مسافران تاکسی

قطار عمر جز در ایستگاه خاطره ها توقف نمی کند.

مسافران تاکسی


بهمن 74 پس از کسب مقام در مسابقات استانی جهاد به مرند برگشتیم. چون برف در حال بارش بود مسئولمان گفت بهتر است ساعتی در اداره بمانی تا بارش قظع شود. همینطور که در اتاق اصلی نشسته بودیم آقای حسن پور مدیر بخش فرهنگی جهاد، یک عدد فلاسک چای به عنوان پاداش از طرف خودش به من اهدا کرد. من هم پس از تشکر سمت ماشینهای یامچی رفتم. 

آن روز پیکان آقای عبادی (دندانساز یامچی) کنار خیابان منتظر مسافر بود و فقط یک نفر کم داشت. جز آقای اکبر حضرتی هیچ کدامشان را نمی شناختم. همین که سوار شدم آقای عبادی اسمم را پرسید و گفت اهل کدام محله ای. گفتم حنیفه پور از محلۀ کیخالی. پرسید
: شما آن حنیفه پور را که دیشب بعنوان دانش آموز ممتاز در اخبار اعلام کردند می شناسی؟ حرفش لحظاتی مرا در فکر فرو برد و فهمیدم اسمم را در تلوزیون گفته اند. وقتی سکوتم را دید پرسید: نکند خودت هستی؟ در همین لحظه آقای حضرتی گفت: بله خودشان هستند. آنگاه تمام مسافران شروع کردند به احسن و بارک ... گفتن.

همینطور که داخل تاکسی سمت یامچی می رفتیم مدام از تجربیاتم می پرسیدند. آن روزها گرچه کم رو و خجالتی بودم ولی سعی میکردم هر چه را که می پرسند جواب دهم. یکی از مسافران گفت دیشب سر سفرۀ افطار تا اسمت را از اخبار شنیدیم جشن گرفتیم. پدرم گفت بالاخره نمردیم و اسم یکی از همشریهایمان را از اخبار شنیدیم. دیگری گفت من هم تا اسمتان را شنیدم تعجب کردم، نمی دانستم امروز با همان پسر در یک ماشین همسفر خواهیم شد.

آن روز داخل آن تاکسی، احساس نوجوانی را داشتم که همشهریهایش به او افتخار می کنند. اخلاص و ارادتی که در حرفهایشان بود دنیای پاک نوجوانی را برایم زیباتر می ساخت. هر چه به یامچی نزدیکتر می شدیم دلم به آینده امیدوارتر می شد تا اینکه یکی از مسافران، کرایۀ همه را پرداخت و گفت: این هم شیرینی من برای این موفقیت.

جوایز مسابقات روستایی
یک هفته بعد از ماه رمضان گفتند برای گرفتن جوایز در دفتر جهاد مرند حاضر شویم. صبح فردا با وانت عمو محمد به مکان مقرر رفتیم. آن روز در مراسم صبحگاهی جهاد یک عدد پتو، 30 عدد نوار کامل قرآن (پرهیزکار) و یک لوح تقدیر به من اهدا شد.
 
به این مسابقات باید مسابقات حج و اوقاف مرند هم اضافه شود که هر سال برگزار می شد و من شرکت کنندۀ ثابتش در قسمت حفظ بودم. هم در مرحله شهرستانی و هم در مرحلۀ استانی.
 
برای ارسال نظر روی متن روبرو کلیک کنید. (مشاهدۀ نظرات)

هفده سالگی من